ضرب المثل به ترتیب حروف الفبا حرف (گ)

ضرب المثل به ترتیب حروف الفبا حرف (گ)

"او تا شیر می دهد عزیز است

گاو پیشانی سفید

گاو را پوست کنده به دمش رسیده

گاو را از خر تشخیص نمی دهد

گاو که پیر شد گوساله اش عزیز تر می شود

گدا به گدا رحمت به خدا

گدا بهر طمع فرزند خود را کو می خواهد

گذشت،اما مثل سیخی که از کباب گذشت

گدا جلوی دزد آواز می خواند

گدا را جان به جانش کنی گداست

گدا صفت همیشه گدا صفت است

گدایی اگر ننگی ندارد،برکت هم ندارد

گربه برای رضای خدا موش نمی گیرد

گربه را در حجله باید کشت

گربه را گفتند گه ات درمان است رویش خاک ریخت

گربه هفت بار جای بچه هایش را عوض می کند

گردن ما از مو باریک تر است

گرهی که به دست باز می شود،نباید با دندان باز کرد

گرسنه دست به هر کاری می زند

گز نکرده پاره مکن

گرسنگی نکشیده ای که عاشقی یادت برود

گرگ باران دیده ای است

گرگ گوشت را می خورد و استخوانش را به گردن سگ می بندد

گریه کردن هم دل خوش می خواهد

گفتند پیش نیا که می افتی،آنقدر پس رفت که از آن سو افتاد

گفتم کلاه بیاور سر آوردی

گل بی خار کجاست؟

گل بود به سبزه نیز اراسته شد

گناهآدمی رسمی قدیمی است

گناه هر چند بزرگ باشد،عفو از آن بزرگ تر است

گنج و مار با هم بستند

گنج در آستین دارد

گنجشک امسالی می خواهد گنجشک پارسالی را درس بدهد

تهیه و تنظیم:مجله کلیک نیوز